کیست اندر حجره ى در بسته افغان مى کند
کز غم او فاطمه گیسو پریشان مى کند
همچو انسانى که مى سوزد درون آتشى
آب آب از پشت در با قلب سوزان مى کند
گاه مى گوید: که زهرم داده اید، آبم دهید
گاه با حق گفتگو با چشم گریان مى کند
ام فضل بى حیا تا نشنود بانگ جواد
امر برکف کوبى جمع کنیزان مى کند
ریخت ام الفضل آبى را که مى برد آن کنیز
دید چون آن خادمه بر شاه احسان مى کند
جان به قربانش که در آن پیچ و تاب تشنگى
یاد از لبهاى خشک شاه عطشان مى کند
برد گلچین دغل آن شاخه ى طوبى به بام
آرى آن ظالم، جفاى خویش پنهان مى کند
خواست آن گل را کند پژمان به زیر آفتاب
دید پر در پر به رویش سایه مرغان مى کند
کینه ورزى تا کجا یارب که از بعد سه روز
دشمن از بامش به خاک کوچه غلطان مى کند
بر گرفته از سایت امام جواد(ع)
شهادت جانسوز آن امام عزیز را به تمام عاشقان ایشان تسلیت می گویم
یک خواهرمسلمان ::: دوشنبه 86/9/19::: ساعت 11:48 عصر